قتل زن همسایه روی پشت بام
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۳۸۴۳۵
صراط:
نیمه شب جمعه 26 دی مأموران پلیس از قتل زنی 65 ساله در خانهاش واقع در اسلامآباد کرج با خبر شدند؛ به محض حضور مأموران پلیس در محل حادثه مشخص شد وی به دست فرد ناشناسی خفه شده و طلاهایش به سرقت رفته است.
به گزارش ایران، یکی از فرزندان مقتول به مأموران گفت: امشب وقتی به خانه برگشتیم متوجه شدم مادرم نیست همه جا را گشتیم تا اینکه جسدش را روی پشتبام پیدا کردیم؛ طلاهای مادرم را هم سرقت کرده بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سرهنگ نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی البرز در تشریح این خبر گفت: پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات پلیسی برای کشف راز این جنایت آغاز شد و کارآگاهان در پرس و جو از همسایهها دریافتند حدود ساعت 2 بعد از ظهر همان روز مرد جوانی را که همسایه دیوار به دیوار مقتول بوده دیدهاند که وحشتزده و سراسیمه از خانه وی خارج شده و فرار کرده است. بدین ترتیب تحقیقات برای دستگیری وی آغاز و مشخص شد او به استان تهران فرار کرده است بنابراین با ردیابیهای پلیسی در کمتر از 12 ساعت متهم دستگیر و به اداره آگاهی البرز منتقل شد.
وی در نخستین بازجوییها به قتل زن همسایه اعتراف کرد و درباره انگیزه خود گفت: از مدت ها قبل دچار مشکلات شدید مالی شده بودم ،وقتی متوجه شدم این زن مقدار زیادی طلا دارد نقشه سرقت از او را کشیدم روزحادثه با اطلاع از اینکه وی در خانه تنهاست به در خانهاش رفتم به او گفتم دیوار خانهام نم داده و احتمالاً لوله کشی خانه وی مشکل دارد بعد هم به این بهانه که باید لولهکشی خانهاش را بررسی کنم وارد خانه شده و او را به پشتبام کشاندم و همان جا خفهاش کردم، سپس طلاهایش را سرقت کرده و پا به فرار گذاشتم؛ مقداری از طلاهای سرقتی را در کرج و فردیس به قیمت ۶۰ میلیون تومان به ۲ نفر فروختم و بقیه را در خانهام مخفی کردم.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: قتل سرقت قتل زن همسایه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۳۸۴۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران